tg-me.com/modjtabanajafifrance/2235
Last Update:
مصدق را درست بخوانیم
مجتبی نجفی
گفتمان مصدق دو سر داشت. بی توجهی به هر یک برداشتی ناقص از او ارائه می دهد. یکی استقلال بود و دیگری آزادی. استقلال و آزادی در گفتمان مصدق در سپهر رهایی تعریف می شوند. استقلال رهایی از استیلا و زورگویی خارجی است و آزادی رهایی از استبداد داخلی است.
مصدق سیاست داخلی و خارجی را یک کلّ به هم پیوسته می دانست. پس برای مقابله با استیلای خارجی آزادی های بنیادین مردم را محدود نکرد چرا که اگر قرار باشد خروج از استیلای خارجی بهانه ای برای ستم و ظلم داخلی باشد آزادی معنایی ندارد.
نهضت ملی شدن صنعت نفت فراتر از مسئله نفت بود. بیشتر از هر چیز مسئله "احیای شخصیت ایرانی" بود. با جنبش ملی شدن صنعت ما شخصیت خُرد شده ایرانی، زیر چنگال استعمار خشن و بیرحم روس و انگلیس را احیا کردیم. پیام نهضت ملی شدن صنعت نفت این بود ملتی که زورگویی انگلیس و روس را تحمل کند آزاده نیست. با نهضت ملی شدن صنعت نفت ایرانیان اثبات کردند برای اعاده شخصیت ملی شان بیکار نمی نشینند و به قول مصدق ملتی زنده اند.
مصدق به خوبی می دانست که الگوی استقلال در برابر خارجی و محدود کردن آزادی های مردم به رهایی منجر نمی شود. پس همزمان با تلاش برای احقاق حقوق ملت ایران در عرصه بین المللی، اصلاحات اساسی برای احیای مشروطیت را در دستور کار قرار داد. او به خوبی می دانست دموکراسی واقعی بدون توجه به وضعیت وخیم معیشتی مردم محقق نمی شود و از طرفی بدون تاسیس و حمایت از نهادهای مدنی قابلیت تحقق ندارد. محور اصلاحات او در راستای مشروطیت بود: " شاه سلطنت کند ونه حکومت" . مردم گرایی او نشات گرفته از اعتقاد ویژه اش به قدرت مردم بود. ویژگی مثبتی که مخالفانش آن را پوپولیسم می نامند.
مصدق در برابر جبهه وسیعی از مخالفان خارجی و داخلی سیاست "با مردم بودن " را انتخاب کرد. در برابر حجم توطئه ها مردم را برای دفاع از آزادی بسیج می کرد. بر عکس نظر برخی منتقدان این نقطه قوت مصدق است جایی که دربار، انگلیس، امریکا و مخالفان داخلی برای براندازی دولتش به آب و آتش می زنند به مردم رجوع می کند. شاید بزرگترین اشتباه مصدق جایی بود که مرم را در 25 مرداد 1332 در شرایطی التهاب آمیز از خیابان ها به خانه هایشان دعوت کرد. وقتی استعمار و استبداد دست در دست هم در اندیشه برانداختن دولت ملی و دموکراتیک بودند بازگرداندن مردم به خانه ها اشتباهی راهبردی بود.
موازنه منفی مصدق سر ستیز با جهان را نداشت. اهدافش مشخص بود و در راستای احقاق حقوق ایرانی ها بود بدون اینکه شعار مرگ بر این و آن دهد. بدون اینکه اهداف غیر قابل دسترس بدون توجه به واقعیت های جاری جامعه تعیین کند. بدون اینکه انگلیس ستیز باشد یا آمریکا ستیز یا شوروی ستیز. برای همین او نسبت به رشد احساسات ضد انگلیسی هشدار می داد. حتی از بخش خصوصی انگلیس برای سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران دعوت کرد اما همزمان برای احقاق حقوق مردم ایران مقاومت می کرد. او می خواست ایران الگویی برای منطقه و جهان باشد؛ ملتی که استقلال و آزادی را با هم برای رهایی از بندهای داخلی و خارجی جمع می کند. ملتی که می خواهد آزاد باشد.
خوانش صحیح از مصدق را باید در این جملاتش خواند جایی که استقلال و آزادی دو اصل به هم پیوسته می شوند که نقض هر یک خروج از گفتمان مصدق است :"آری، من در تمام مدت عمر یک هدف بیشتر نداشتهام و آن این بوده و هست که ملت ایران بتواند مستقل و سرافراز زندگی کند و جز اراده اکثریت هیچکس بر او حکومت نکند. مبارزه درخشان مردم بر علیه شرکت سابق نفت، که من یکی از رهبران آن بودهام و اکنون هم به عنایت پروردگار در گوشه زندان اظهار عقیده میکنم، حلقه زنجیر استعمار خاورمیانه را گسسته و خواهد گسست."
""آزادی بیان و قلم از این جهت جزء ارکان مشروطیت است....کسانی که از بیان و قلم هراس کنند و از آن جلوگیری نمایند تنها نه مرتکب عملی میشوند که مخالف قانون اساسی است، بلکه خدمت به اجانب و خیانت به وطن مینمایند."
BY mojtaba najafi(مجتبی نجفی)
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/modjtabanajafifrance/2235